آن قدر پارسال عید پشت میزمان نشستیم و درس خواندیم که عید امسال در خانه ماندن را حرام دانسته!!! و راهی مسافرت شدیم!
برای خواندن سفرنامه به ادامه مطلب بروید!(کلی مطلب توپ نوشتم!)
عید امسال هم خدا رو شکر با کلی خاطرات خوب و شیرین گذشت!اول عید که بود با دایی و دایی دایی!! به جاده زدیم و راهی کرمان شدیم!از رفسنجان هم گذر کردیم تا طعم پسته های خوشمزه اون رو هم چشیده باشیم!بالاخره رسیدیم کرمان!شهری که به قول خودشان دیار کریمان است!بگذریم! کل کرمان رو زیر و رو کردیم!(از باغ وحش و گنبد جبلیه بگیر تا حمام گنجعلی خان و مسجد جامع) . در باغ وحش که بودیم خرسی را مشاهده نموده که بسار خوش تیپ و خوش هیکل بود!!گفتیم در این جا هم خوبه یاد از جناب خرس بکنیم!تازه میمون را هم دیدیم که از این که امسال به نام اوست سر از پا نمی شناخت!! سری هم به ضرابخانه گنجعلی خان زدیم!در آن جا پول بسیار جالبی دیدیم!جالبی این پول در این بود که روی آن نوشته شده بود " فقط در کرمان ادا خواهد شد" و در پایین آن هم به انگلیسی نوشته بودند "Payable at kerman only"
همان پولی که در بالا گفتم!!
در ضمن امان از زیبایی باغ شاهزاده در ماهان! هر چه از زیبایی این باغ بگویم کم است.واقعا باغ توپی بود و خدا پدر و مادر شاهزاده رو بیامرزه که چنین باغی براش درست کردن!!!!
در کنار باغ هم برای رفاه حال مسافرین!!! چندین شتر گذاشته بودن تا اگر خواستین شتر سواری رو هم تجربه کنین!این که چنین باغ سرسبزی اون هم وسط بیابون وجود داشته باشه واقعا تعجب برانگیز بود!
بعدش به سمت بم راه اوفتدیم تا چشممون به جمال ارگ بم هم روشن بشه!!واقعا ارگ توپی بود و دستشون درد نکنه!خیلی خوب ساخته بودن!هر چند به خاطر زلزله قسمت هایی از این اثر قشنگ تخریب شده بود ولی بازهم قشنگ بود! این طور که می گفتند در این ارگ حدود 3 تا 5 هزار نفر زندگی میکردند!
ارگ بم! با زیبایی تمام قد!!
به سیرچ هم رفتیم!سیرچ یکی از قسمت های استان کرمان است!گفته بودند که سروی 700 ساله دارد که بدجوری مشتاق دیدن شماست!ما هم به این انتظار پایان داده و سرو را خوشحال ساختیم!!در همان جا که بودیم صبحانه را بر بدن زدیم!واقعا خوردن چای شیرین با نون و پنیر در کنار سرو دوست داشتنی خیلی باحال بود!
سروی که منتظر دیدن ما بود!
حیفم آمد که شما را با خیار خاردار!! اشنا نکنم!در کرمان نوعی خیار مشاهده نمودیم که خاردار بود و واقعا طعم خوبی داشت!کلا خیلی جالب بود!
خیار خاردار!!
راستی مگه میشه کرمان رفت و سراغی از زیره نگرفت؟؟؟ما هم برای ادای احترام به جناب زیره!!! مقدار از آن را با خود به اصفهان آودیم تا نصف جهان را دیده باشد!!!
و در این جا بود که سمت مسافرت خود را به سمت جنوب چرخاندیم و راهی بندرعباس شدیم!به اونجا که رسیدیم گویا نصف ایران اونجا بودن!به شدت شلوغ پلوغ بود! ولی واقعا دیدن رنگ آب دریای خزر خیلی ارزش داشت!(میگم دریای خزر شمال بود نه؟؟؟؟؟؟)به هر حال نشستن کنار خلیج فارس و تخمه خوردن لذتی غیر قابل وصف داشت!راستی از کنار دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس هم رد شدیم!هزارماشاالله همه کلاسهاش رو به دریا بودن!
جنوب رفته باشی و فلافل نخوری؟؟مگه میشه؟؟مگه داریم؟؟
ما هم برای این که دلی از عزا درآورده باشیم شام یک شب رو دادیم به فلافل تا فلافل هم چشمانش به یک اصفهانی روشن شده باشه!!
و بعد از آن هم مسیر را کجوندیم!! به سمت اصفهان و بعد از 8 روز مسافرت به خونه برگشتیم!
خدا رو شکر خیلی سفر توپی بود!
این بود سفرنامه عید ما!
انشاالله که براتون قشنگ بوده باشه!
باز هم منتظر مطالب تووپ باشین!