آرامگاه جناب خیام نیشابوری!
در راه مشهد که بودیم ، حیفمان آمد که سری به خیام نزنیم!
آرامگاه جناب خیام!
این طور که ما فهمیدیم گویا خیام آدم باحالی بوده!برای این که دلیلش رو بفهمید لطفا به ادامه مطلب بروید
راستی هنگامی که داشتیم آرامگاه خیام رو ترک می کردیم ، به یه عروسی رسیدیم!چیزی که جالب بود این بود که عروس و داماد سوار کالسکه ای بودند که نیروی محرکه آن توسط دو اسب جوان!تامین می شد!(یه لحظه یاد نیروی محرکه تو فیزیک افتادم!)
تمامی مطالب زیر از ویکی پدیا برداشت شده اند.

انابه

افسانه‌هایی چند پیرامون خیام وجود دارد. یکی از این افسانه‌ها از این قرار است که خیام می‌خواست باده بنوشد ولی بادی وزید و جام می او را شکست. پس خیام چنین سرود:

ابریق می مرا شکستی، ربی بر من در عیش را ببستی، ربی
من مِی خورم و تو می‌کنی بدمستی خاکم به دهن مگر تو مستی، ربی

پس چون این شعر کفرآمیز را گفت خدا روی وی را سیاه کرد. پس خیام پشیمان شد و برای پوزش از خدا این بیت را سرود:

ناکرده گنه در این جهان کیست بگو! وآن کس که گنه نکرد چون زیست بگو!
من بد کنم و تو بد مکافات کنی پس فرق میان من و تو چیست بگو!

و چون این‌گونه از خداوند پوزش خواست رویش دوباره سفید شد. البته جدا از افسانه‌ها در اینکه دو رباعی بالا از خیام باشند جای شک است.

سه یار دبستانی

بنا به روایتی، خیام و حسن صباح و خواجه نظام‌الملک به سه یار دبستانی معروف بوده‌اند که هریک در بزرگسالی به راهی رفتند. حسن، رهبری فرقهٔ اسماعیلیه را برعهده گرفت؛ خواجه نظام‌الملک، سیاست‌مداری بزرگ شد؛ و خیام، شاعر و متفکری گوشه‌گیر که در آثارش اندیشه‌های بدیع و دلهره و اضطرابی از فلسفهٔ هستی و جهان وجود دارد.

برپایه داستان سه یار دبستانی این سه در زمان کودکی با هم قرار گذاشتند که هر کدام اگر به جایگاهی رسید آن دو دیگر را یاری رسانَد. هنگامی که نظام‌الملک به وزیری سلجوقیان رسید به خیام فرمانروایی بر نیشابور و گرداگرد آن سامان را پیشنهاد کرد، ولی خیام گفت که سودای ولایت‌داری ندارد. پس نظام‌الملک ده‌هزار دینار مقرری برای او تعیین کرد تا در نیشابور به او پرداخت کنند.

چنان‌که محمدعلی فروغی در مقدمهٔ تصحیحش از خیام اشاره کرده‌است، این داستان سند معتبری ندارد، و تازه اگر راست باشد، حسن صباح و خیام هر دو باید بیش از ۱۲۰ سال عمر کرده‌باشند، که بسیار بعید است. به‌علاوه، هیچ‌یک از معاصران خیام هم به این داستان اشاره نکرده‌است

بگذریم!

با این که شاید این داستان چندان معتبر نباشه ولی به یه بار خوندنش می ارزید!

خب!بیشتر این خسته تون نمی کنم!ناگفته نمونه که مثلث خیام-پاسکال هم یکی از کارهای خیام بوده.چیزی که جالبه اینه که خیام نخستین کسی بوده که نشان داده معادلهٔ درجهٔ سوم ممکنه دارای بیش از یک جواب باشه و یا این که اصلاً جوابی نداشته باشه.خیام خیلی آدم فعالی بوده و هجده سال سرپرستی رصدخانه اصفهان رو هم برعهده داشته.تازه تقویم جلالی هم کار خیام و گروهش بوده!

اگه می خواستید بیشتر در مورد خیام بدونید به ویکی پدیا مراجعه کنید.اطلاعات جالبی داره!

به امید آن که اندیشمندان ایران عزیز را بیشتر بشناسیم

با گلوبین همیشه پیشرو باشید